معنی سام درخشانی

حل جدول

سام درخشانی

از بازیگران سریال دولت مخفی

از بازیگران فیلم نطفه شوم

بازیگر سریال شهر دقیانوس

از بازیگران سریال همه چیز آنجاست

بازیگر سریال پژمان


سام درخشانی، لیندا کیانی

بازیگر سریال ماتادور


دانیال حکیمی، سام درخشانی

بازیگر فیلم شکار روباه


سام درخشانی ، لیندا کیانی

بازیگر سریال ماتادور


سام درخشانی، محمد مطیع

بازیگر سریال شهر دقیانوس


سام درخشانی ، محمد مطیع

بازیگر سریال شهر دقیانوس


دانیال حکیمی ، سام درخشانی

بازیگر فیلم شکار روباه

لغت نامه دهخدا

درخشانی

درخشانی. [دُ / دَ / دِ رَ] (حامص) حالت و چگونگی درخشان. تابش. تلألؤ:
هر یک از خوبی چون باغ به هنگام بهار
وز درخشانی چون ماه به هنگام سحر.
فرخی.
مواهه، موهه؛ درخشانی آب روی. (منتهی الارب).


سام

سام. (اِ) در سانسکریت بمعنی حدیث خوش است. (التفهیم ص 62). رجوع به سام بیذ شود.

سام. (اِخ) خلف کیقباد. (فهرست ولف):
چو به زاد برزین رستم نژاد
چو سام یل از تخمه ٔ کیقباد.
فردوسی.

سام. (اِخ) از قراء غوطه دمشق است. (معجم البلدان).

معادل ابجد

سام درخشانی

1266

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری